با یک موز بزرگ آمدی به دیدنم.
شکلش خمیده مثل یک داس بود، طولش به اندازه یک شتری بزرگ هندوانه و قطرش دوبرابر یک موز معمولی .
خیلی عجیب به نظر می رسید .
پوستش را مثل یک موز معمولی با دست کندم .
درونش موزی نبود . دانه های رنگی رنگی قرمزو آبی و نارنجی خیلی منسجم مثل بلال ، داخل پوست موز جا گرفته بودند . مثل آب نبات های ریز رنگی ، مثل انگور یاقوتی ، مثل انار پوست کنده . . .
نمی دانستم با این موز عجیب غریب چه کار کنم .
سوغاتی بود آیا ؟
خواستم ازت بپرسم ،
اما دیگر پیدایت نکردم .
شکلش خمیده مثل یک داس بود، طولش به اندازه یک شتری بزرگ هندوانه و قطرش دوبرابر یک موز معمولی .
خیلی عجیب به نظر می رسید .
پوستش را مثل یک موز معمولی با دست کندم .
درونش موزی نبود . دانه های رنگی رنگی قرمزو آبی و نارنجی خیلی منسجم مثل بلال ، داخل پوست موز جا گرفته بودند . مثل آب نبات های ریز رنگی ، مثل انگور یاقوتی ، مثل انار پوست کنده . . .
نمی دانستم با این موز عجیب غریب چه کار کنم .
سوغاتی بود آیا ؟
خواستم ازت بپرسم ،
اما دیگر پیدایت نکردم .
۲ نظر:
sounds like a nightmare
واقعا کابوسی بود برای خودش .
صبح دیدی که نتونستم بیدار بشم !
ارسال یک نظر