جمعه، دی ۰۶، ۱۳۸۷

در آستانه سی .

بچه که بودم دلم می خواست بیست ساله باشم . بیست اوج بزرگ بودن بود در نگاه من .
تا همین چندی پیش فکر می کردم که تا مرز سی چه کارها که باید حتما انجام شده باشد !
خیلی کار کرده ام .هنوز هم خیلی کار دارم همچنان .
اما بزرگ ترین موهبتی که خشنودم می کند، حس پویایی است که لابه لای اوقاتم جاری است .
ورای آنچه که دارم و یا آنچه که ندارم ،
ورای سن و زمان .

سپاس .

هیچ نظری موجود نیست: