یواش یواش یاد گرفته ام که طوری از دور همه را دوست بدارم که دلتنگی آزاردهنده نباشد .
به این فکر می کنم که دوری شاید یک مفهوم ذهنی خودساخته است .
مدت هاست مراقبت می کنم تا چیزی بخش نوستالژیک درونم را دست کاری نکند.
ولی بعضی دوری ها کاملا متفاوتند.
امشب دلم برای "خاله جون " تنگ شده . نزدیک به دوسال از رفتنش می گذره. هنوز نه به آن عادت کرده ام نه آن را باور کرده ام .
به این فکر می کنم که دوری شاید یک مفهوم ذهنی خودساخته است .
مدت هاست مراقبت می کنم تا چیزی بخش نوستالژیک درونم را دست کاری نکند.
ولی بعضی دوری ها کاملا متفاوتند.
امشب دلم برای "خاله جون " تنگ شده . نزدیک به دوسال از رفتنش می گذره. هنوز نه به آن عادت کرده ام نه آن را باور کرده ام .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر