پنجشنبه، آبان ۳۰، ۱۳۹۲

هجرت

قصد سفر دارم . سفر به معنای ترک کردن و دورشدن از خانه. اما خانه فقط جایی نیست که در آن آرام می گیرم و شب ها را صبح می کنم و یا جایی که همه لباسها و کتابهایم را در قفسه کمدهایش چیده ام. 
خانه می تواند بنه باری باشد، که سالیان سال جمع آوری کرده ای و حس مالکیت و سرخوشی داشتن آن احساس گرم امن خانه را بیاورد. بند و بساطی که می توانی با آن با کسانی و جاهایی معامله کنی  واز تقدیم وعرضه و یا فروش آن پول یا اعتبارو رضایت خاطرو یا هرچیز دیگری کسب کنی . 
می خواهم با خرت و پرت های این کوله بارم خداحافظی کنم و با کوله ای خالی دنبال چیزهای جدید بگردم و خرده خرده آن را پر کنم . 

هیچ نظری موجود نیست: