جمعه، اسفند ۲۱، ۱۳۸۸

خیلی ها دوست دارند که روز تعطیل برای شام و نهار بروند رستوران یا از بیرون یه چلو کباب خوب سفارش بدن .
مثلا مامان من مدت ها رسما روز جمعه آشپزخانه را تعطیل اعلام کرده بود .
ولی من یکی از لذت های روز تعطیلم آشپزیه . از انجایی که در طول هفته چندان وقتی برای این کار ندارم ، روز تعطیل از اینکه برای غذایی که می خواهم بخورم وقت صرف کنم لذت می برم .
اضافه برآن کلا مدت طولانی نیست که به آشپزی علاقه مند شدم و هنوز برام پختن غذا تازگی داره و ازش لذت هم می برم . دست پختم را اگر نسبت به تجربه و سابقه کاری ام بسنجم می بینم بدکی نیست کما اینکه خیلی شاهکار هم نیست . احساس می کنم تغییر کرده ام . نمی دونم اسمش بزرگ شدنه یا نه . ولی من که همیشه از وقت تلف کردن برای تهیه غذایی که ظرف ده دقیقه تمام میشه گله می کردم ، این روزها آشپزی برام حال و هوای دیگری داره .

هیچ نظری موجود نیست: