یکشنبه، دی ۲۹، ۱۳۸۷

لطفا گوسفند نباشید !

همه گوسفندان قبل از سلاخی شدن به این امر آگاهند ، اما خود را به گوسفندی می زنند .
پنج تن از آنها هنوز سالم باقی مانده بودند و ته دل سپاسگزار بودند از خداوندگار که تاکنون ازتیغ جلاد جان سالم به در برده اند .
یکی از گوسفندان داشت برای دیگر گوسفند که به تازگی از سفر بازگشته بود، ماجرای داغ سلاخی دوستان را در هفته گذشته بازگو می کرد . ناگاه جلاد چشم آبی از راه رسید . زیبارو ترین جلادی که به عمر دیده شود .
با لبخند، گوسفند تازه از راه رسیده را به اتاق سلاخی دعوت کرد .
گوسفند به آرامی و بی صداهم پای او رفت .
جلاد به همراه چند نفر دیگر به گوسفند توضیح داد که به ناچار مجبورند او را سر ببرند .
خیلی مودبانه ،
با لبخند .
و از او امضا گرفتند که خود نیز راضی به این امر بوده است .
. . .
به سرعت جنازه اش را از محل دور کردند .
گوسفندهای باقیمانده دوباره ترسیدند ،
و گوش به زنگ باقی ماندند . . .

بعد از من نوبت چه کسی است اما ؟

۱ نظر:

ناشناس گفت...

salam doostam
mostasefam mona joon bara man ham 2mah pish in etefagh oftad va midonam cheghadr dard dare anyway, future will be better

Titi