سه‌شنبه، مهر ۰۳، ۱۳۸۶

ماه و خورشيد خليج

توشهر دوبی -که درحقیقت یه بیابون بوده کناردریا- برای اینکه بشه با منابع طبیعی ارتباط برقرارکرد،اغلب باید یه کم تلاش کرد! البته لابلای برج های سربه فلک کشیده،کمابیش لکه های سبز رنگ به چشم میخورند و یا با صرف یه کم زمان میشه آدم خودشو کنار دریا برسونه. تو محله ای که من زندگی میکنم هم هنوز اینقدردرخت هست که بشه صبح زود قبل از شروع به کارکردن ساختمان های درحال ساخت،صدای پرنده شنید...
ولی جدااز همه صورت های ماشینی این شهر،یه فضایی که من را تحت تاثیر خودش قرار می ده،صحنه غروب آفتاب و تصویر ماه تو آسمونه.جلوه های بی نظیر ماه ازهلال شب اول تا ماه کامل چنان تاثیرگذاره که حس میکنم می تونم ازطریق این روزنه خودم را از لابه لای روزمرگی هام بکشم بیرون. اغلب شب ها دقیقه ها بهش نگاه می کنم.
(بارها از این صحنه عکاسی کردم ولی در نهایت عکس هام خیلی ازحس واقعیش به دور بودند،این عکس ها رو از روی عکسهایی گرفتم که به مناسبت ماه رمضان تو نمایشگاه امیریتس مال به نمایش گذاشته بودند.)

هیچ نظری موجود نیست: