بخشودم ،
همین دو روز پیش .
همه آنهایی را که روزگاری به من ستم کرده بودند .
چه آنها که مرا نادیده گرفتند ، آن زمان که بودم و فریاد می زدم ،
چه آنها که به من دروغ گفتند ،
و چه آنهایی که مرا فراموش کردند .
همه را بخشودم .
چرا که می خواستم رها باشم . مادامی که خشم از کردار آنها را با خودم به دوش می کشم ، همچنان به آنها اجازه می دهم تا به من دروغ بگویند .
دلم را می گشایم ،
اسباب و اثاثیه انتسابی به دیگران را از لابه لای خرت و پرت ها بیرون می آورم و به بیرون می ریزم .
هنوز صاحبان این اسباب ها را نمی توانم دوست داشته باشم ولی دیگر خشمی هم به آنها ندارم . توقعی هم نیست . حسابمان صاف شد .
اکنون من سبکم .
۱ نظر:
قانوني مهم از هفت قانون معنوي
ارسال یک نظر