یاد یک صبح پنجشنبه آفتابی پاییزی می کنم که در آپارتمانی کلنگی در امیرآباد تهران،
تنها باشم و این موزیک از محسن نامجو را گوش
بدهم و نون و پنیر و چایی بخورم.
پانوشت :
من هیچ خاطره ای از موسیقی این جناب در اوقاتم در ایران ندارم. یک سال بعد از اینکه از ایران رفتم، دوست نازنینی ندا داد که:
هان،
تو به چه گوش می دهی اگر موزیک محسن نامجو را گوش نمی کنی ؟
تو به چه گوش می دهی اگر موزیک محسن نامجو را گوش نمی کنی ؟
, حالا من ناشنیده، حتی با ترانه های جدیدش هم در
تهران خاطره دارم ....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر