یه دوست دیشب ازم پرسید که کدام قسمت گذشته بهترین دوران و خاطره زندگی ام بوده .
از دیشب دارم فکر می کنم.
شاید وقتی بوده که به دنبال پرنده ها به تماشای آبهای سفید رفتم ،
و سفر آغاز شد . . .
سفری که پایانی ندارد.
27 خرداد 92 ، عجمان ، یک بعد از ظهر بسیار شرجی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر